شما اینجا هستید
اخبار اصلی » نگاهی متفاوت به نخستین «نشست صمیمانه مدیرکل ارشاد اسلامی استان با اهالی هنر تئاتر»

اعلام شده ساعت ۱۶ در تالار مرکزی رشت واقع در پارک ملت رشت مراسم شروع می شود مدتی از ساعت ۱۶ گذشته و هنوز تعداد مراجعین آنقدر محدود است که چند نفری که سر وقت آمدیم، ترجیح دادیم در همان محیط لابی ساختمان گپ و گفتی دوستانه داشته باشیم تا بقیه از راه برسند و به رسم اکثر مراسم داخلی با نیم ساعت تاخیر جلسه آغاز می شود.
روی صحنه ۷ صندلی قرار دارد و دو میکروفون! اما این آغاز چندان نشان از برنامه ای در مدیریت برگزاری جلسه ندارد چرا که قبل از قرائت قرآن و سرود ملی بدون هیچ مقدمه ای خواننده ای را روی صحنه می فرستند که ترانه ای اجرا کند.
ترانه اجرا می شود ملت دست می زنند و چند دقیقه بعد تلاوت قرآن و سرود ملی و بعد کارشناس هنرهای نمایشی استان آقای اکبرصمدی نیا پشت میکروفن می رود می‌گوید مجری نیست و فقط حاضرین را به صحنه فرا میخواهد.
آقایان رضا میرمعنوی، حبیب پورسیفی، بهمن صادق حسنی، محمود طیاری، انوش نصر ماسوله، رضا حقی روی صحنه می روند و البته مدیرکل هم روی یکی از صندلی ها می نشیند و از مطالب رونوشت بر میدارد.
از همان آغاز کاملا حس میشود که باید این دیدار اتفاق می افتاد ولی گویا معاون هنری اداره کل آقای امیر مصباح برنامه ای از پیش تعیین شده نداشتند زیرا مجری آقای اکبر صمدی نیا که اعتقاد داشت مجری برنامه نیست میکروفون به دست در سالن می چرخید که اگر کسی حرفی دارد در میان حرفهای آن هفت نفر اول مطرح کند و البته به عادت مجری ها تذکر هم از بابت رعایت زمان می داد به هر روی چیزی حدود یک ساعت با صحبت های حاضرین طی شد و به جز تعارفات معمول چیزی گیر جمعیت حاضر که حدود ۵۰ الی ۶۰ نفر بودند نیامد تا میکروفون رسید به آقای رضا حقی صراحت لهجه ایشان را می شناسم و می دانم تعارفی با کسی ندارد و انسانی آزاده است هم از جهت مالی هم از جهت سیاسی ملاحظه چپ و راست را نمیکند.
ایشان چند اشاره داشتند از جمله ابتدا به مشکلات سخت افزاری مانند ناکارآمد بودن سالن سردارجنگل رشت و اینکه علی‌رغم سه بار افتتاحیه همچنان درب آن بسته است و عدم تناسب سالن های نمایشی شهر با نیاز شهر و جمعیت استان گیلان و نبود امکانات مناسب اجرا در همین سالنها و از جهت نرم افزاری هم عدم شفافیت مالی در ساختار انجمن نمایش استان، نبود جشنواره های مناسب که بتواند آحاد خانواده تئاتر را به سالنها بکشاند و اوضاع نامشخص مدیریت انجمن نمایش استان و غیره
اینها که مطرح شد گویی یخی از جمعیت حاضر آب شده باشد و صداها از آن حرفهای تعارف گونه پیش کستوتان تبدیل به صداهای مطالبه گرا شد.
یکی از آنطرف سالن از مشکلات نبود کارشناس در ارشاد ماسال گفت یکی ازاین طرف از مشکلات ارشاد در رودبار گفت آنطرف‌تر یکی از مشکلات روزمره برای اجرا در تالش می گفت و آرام آرام جلسه رنگ و بوی صمیمی که این دیدار به دنبال آن بود را گرفت بعد از گذشت دوساعت مجری مجدد با میکروفون دنبال افرادی میگشت تا روی صحنه بروند و جای افرادی که از روی صحنه پایین آمدن را بگیرند یکی می‌گفت نمیایم آن می‌گفت اگر فلانی برود روی سن من هم خواهم آمد خلاصه بعد از ۱۵ دقیقه تعارفات شش نفر جدید دیگر شامل
آقایان محمدرضا حسین زاده، افشین عموزاده لیچایی، فرهاد رحمانزاده، اصغر کهن قنبریان، و البته از جلسه قبل آقای صادق حسنی جا مانده بود و حرفی نزده بود پس ایشان نشستند و مدیرکل هم همچنان مشغول رونوشت بود بگذریم
باز حرفهای از انجمن نمایش مطرح شد که مدیرکل اشاره کرد که اگر چه بد باشد ولی همینکه انجمن نمایش داریم خوب است مثل قانون بد که از بی قانونی بهتر است و خب همه میدانیم که طی ۲۰ سال گذشته انجمن نمایش خلاصه می شود در آقای صادق حسنی و یک اتاق در ارشاد لاهیجان و خودش میداند چه می رود و که می آید و در نهایت قصه به کجا می رسد همه و همه دست خودش است گویی تهرانی ها هم سکه انجمن نمایش استان را سالهاست به نام او ضرب کرده اند.
یکی از اینکه چرا حضور گیلان در جشنواره فجر کشوری کمرنگ شده می نالید یکی هم از اینکه تئاتر گیلان دیگر آن جلوه کشوری را ازدست داده و به نمایش های شهری خود اتکا دارد.
با توجه به اینکه زمان جلسه دیگر به سه ساعت نزدیک می شد مجری همچنان اصرار داشت آنکسی که از حضار صحبت می‌کند دو دقیقه که در مثال صحبت آقای عباسی از صومعه سرا و فومن به جای رسید که نداشتن چند لامپ ساده هم در سالن برایشان دغدغه شده است او بلند شده بود و فریاد می زد و چندین دقیقه صحبت کرد و جمعیت هم تشویقش میکردند که البته همین ها زمان را به جای رساند که از ما که روی صحنه نشسته بودیم خواسته شد فقط یک دقیقه حرف بزنیم.
حالا از چه بگویم و چه ها را بگویم که بشود در ظرف یک دقیقه مشغولش کرد سخت تر شد بنده به عنوان عضو خانواده دانشکده هنر دانشگاه دولتی گیلان به ضرورت نقد علمی بعد از اجرای آثار و نبود همین مقدار گفتگو علمی در جشنواره سالانه ارشاد اسلامی که مثلا امسال با ۶ اجرا بدون حرف پس و پیش و یک اختتامیه و چند جایزه به پایان رسید. حرفهای آقایان بدرطالعی و وحید تقی زاده به شدت به شکل اعتراضی مطرح می شود و حاضران هم همراهی می کنند.
حالا سه ساعت گذشته و همین ۵۰ نفر هم آرام آرام میخواهند که بروند یکی هم گله میکند که چند ساعت دیدار صمیمی با مدیرکل داشتیم یک لیوان آب دست مهمان و میزبان ندادند بگذریم البته انتظاری هم نبوده.
خلاصه نوبت به خود مدیرکل می رسد
ابتدا از حال جسمانی نامناسبش میگویید و این علاقه اش به خانواده تئاتر بوده که او را در این ساعت و احوال جسمی به سالن کشانده در واقع این را هم بگوییم که آقای ثقتی شخصیتی شناخته شده برای همه اهالی هنر است چرا چند سال رییس اداره ارشاد شهر رشت بوده است و نامی خوب میان اهل هنر دارند و همه نگران بودند این بی برنامه بودن به نام خوب ایشان صدمه بزند او به خوبی مشکلات را می داند و سالهای پیش رو فرصتی خواهد بود که نشان دهد تا چه میزان آمادگی حل مشکلات را دارد.
آقای مدیرکل گرامی چند نکته:
۱.خانه تئاتر ایران بر اساس اساسنامه منتشره از وزارت ارشاد اسلامی مجوز گرفته و به درخواست جمعی از اهالی تئاتر در بعضی از استان‌ها از جمله گیلان شعبه ای احداث کرده حالا چرا باید مورد بی مهری اداره کل ارشاد استان قرار بگیرد و طبیعی است که با این رویکرد بی مهری دیگر سازمانها به خانه تئاتر چندان تعجب آور نباشد و همین سبب شد که حتی مورد بی مهری خود هیات موسسان خود خانه تئاتر در گیلان قرار گرفت.
متاسفانه مدیرکل وقت حتی از پذیرفتن اعضا هیات مدیره خانه تئاتر شانه خالی کرد در واقع ایشان این رسمیت که خود وزرات اعطا کرده بود را به رسمیت نمی شناخت.
در حالی که چنین موسسه و سازمان های مردم نهاد به عنوان بازوهای قدرتمند ارشاد می توانند یار و یاور اداره‌کل در نیل به اهدافش باشند و این در تمام سخنرانی ها و شعارها و مطالب مدیران ارشاد به چشم می خورد.
۲.سپردن مجموعه سردار جنگل به اداره ای برنامه های نمایشی یا خانه تئاتر استان گیلان و یا انجمن نمایش می تواند فرصت و شرایط را برای رسیدن به یک مجموعه تئاتر شهر دائمی برای استان گیلان هموار سازد.
و در آخر خب است که این دیدارها برای اهالی تئاتر تکرار شود.
حالا به میزبانی خود اداره ارشاد پذیرایی ساده ای هم بشود و بگذاریم تا همه اهالی هنر به گفتگوی باهم عادت کنند و بگذاریم تا این باب گفتگو بین عوامل تئاتر سبب تعامل بیشتر شود.
باور کنید کینه ها یا پشت سرگویی ها با همین دیدارهای ماهانه و مهربانانه به مرور برطرف میشود.

افشین عموزاده لیچایی
دکترای تخصصی تئاتر
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

شعاع مشرق | پایگاه خبری تحلیلی