شما اینجا هستید
اخبار اصلی » مناقشه قره باغ؛ واکاوی؛فرصت ها و چالش ها

دولت-ملت ها از زمان تشکیل با بحران های متعدد سیاسی و ژئوپلیتیکی روبرو شده اند. در بحران های ژئوپلیتیکی که زمینه مناقشه بر سر کنترل و به دست آوردن یک یا چند ناحیه ی جغرافیایی با ارزش است، باعث وجود بحران و عدم حل و فصل آن می شود، چون مورد مناقشه در زمره منافع ملی محسوب می شود که امکان مصالحه بر سر آن برای طرف های درگیر وجود ندارد.

جمهوری آذربایجان به عنوان مهم ترین بازیگر در منطقه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی بعد از استقلال به دلیل گسترش طلبی ارضی ارمنستان  با بحران ژئوپلیتیکی اشغال سرزمین مواجه شد. بحرانی که بعدها با مداخله برخی قدرت ها جنبه بین المللی پیدا کرد. ایران به عنوان مهم ترین همسایه آذربایجان همواره سعی کرده تا به نحوی با مداخله در این بحران جایگاه خود را در میان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای حفظ کند.

بحران قره باغ با توجه به چندلایه بودن، تداوم و پایداری بحران، تعدد بازیگران و تعقیب اهداف ژئوپلیتیکی خاص، توسط میانجی گران، ابعاد پیچیده ای به خود گرفته است.

ج.ا ایران نیز الزامات ژئوپلیتیکی خاص خود اهداف مختلفی را پیگیری می کند از جمله این که از تشکیل ائتلافهای چندگانه بین آذربایجان و سایر رقبا خود(مانند ترکیه و اسرائیل و ..) جلوگیری کند یا مانع از گسترش بحران به سمت مرزهای خود شود و یا نقش بازدارنده ای در باب حضور بازیگران فرامنطقه ای مانند اسرائیل و آمریکا در کنار مرزهای خود داشته باشد.

ریشه این مناقشه باید در قبل از سال ۱۹۸۸ میلادی، و به دنبال اجرای سیاست گلاسنوست و پروستریکای حزب کمونیست شوروی جستجو کرد. عاملی که باعث شد اختلافات قومی خفته در این کشور پهناور امکان بروز یافته و کینه های زیر خاکستر آن به تدریج شعله هایش را بیش از پیش نشان دهد که از جمله مهمترین و گسترده ترین آنها به وجود آمدن اختلاف در منطقه قره باغ بین آذربایجانی ها و ارمنی های ساکن این منطقه بود که ارمنستان توانست بخش عمدهای از خاک آذربایجان را از جمله قره باغ کوهستانی و چند ناحیه اطراف آن را اشغال نمایند.

قره باغ ولایتی تاریخی در جمهوری آذربایجان با مساحتی در حدود ۴۴۰۰ کیلومترمربع، حدود ۵ درصد کل مساحت جمهوری آذربایجان است که در جنوب شرقی رشته کوه های قفقاز کوچک و بین رودخانه های ارس و کورا واقع شده است. از نظر تقسیمات اداری، استانی خودمختار بوده و به پنج ناحیه تقسیم شده است که مرکز این ولایت شهر خانکندی می باشد.

همچنین به لحاظ جغرافیایی‌ قره باغ از دو بخش کوهستانی و جلگه ای تشکیل شده است.

با توجه به این که منافع و علایق ژئوپلیتیکی کشورهای تاثیرگذار در این منطقه، با یکدیگر در تضاد است در نتیجه این منطقه به محل رقابت های ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. فلذا یکی از مسایل بسیار مهمی که موضوع بحران قره باغ را به شدت تحت تاثیر قرار داده است، موضوع رقابت بین قدرت های منطقه ای و فرامنطقهای برای نفوذ و حضور در منطقه می باشد.

بحران قره باغ، به لحاظ ژئوپلیتیکی باعث ایجاد درگیری های مستمر و نهایتاً جنگ خونین بین آذربایجان و ارمنستان، تشدید خصومت های تاریخی، اختلافات و منازعات ریشه ای بین کشورها، ایجاد ناامنی و بی ثباتی منطقه ای در حوضه قفقاز جنوبی، شکل گیری کانون تهدید جهانی و ژئوپلیتیکی منطقه، امنیت محورهای ارتباطی شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب، امنیت مسیرهای انتقال انرژی، امنیت منافع و تعلّقات ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در قفقاز جنوبی و به ویژه به دلیل ماهیت ناسیونالیستی بحران، امنیت و بقای کشورهای مجاور به ویژه روسیه، ایران، ترکیه و… را تهدید می کند.

همانطور که مشاهده می شود این بحران، باعث تشدید رقابت تاریخی ترک ها با ارمنی ها و ایرانی ها و روس ها و به دنبال آن تشکیل ائتلاف های راهبردی جهت دار است.

در سال گذشته در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی، مجددا جنگی میان کشور آذربایجان و ارمنستان آغاز شد. دو ویژگی مهم این جنگ عبارت بودند از پیچیدگی‌های ژئوپلیتیک و استفاده گسترده از هواپیماهای بدون سرنشین.

در جریان این نبرد ۴۴ روزه، ارمنی‌ها بیشتر بر نیروی توپخانه متکی بودند و آذری‌ها بر استفاده گسترده از پهپادهای جنگی.

تمام این تجهیزات توسط ترکیه و اسرائیل در اختیار آذربایجان قرار داده شده بود و این امکان به آذربایجان اجازه داد تا خسارات سنگینی به تجهیزات نظامی ارمنستان از جمله تانک‌ها، سامانه‌های پدافند، توپخانه و نفرات نظامی وارد کنند و به این ترتیب به پیشرفت‌های قابل توجهی در زمین دست یابند و از نظر تاکتیکی بر طرف مقابل برتری داشته باشند. و نهایت مناطق زیادی از جمله فضولی، لاچین، جبرئیل و زنگیلان و … در منطقه قره باغ به آذربایجان بازگشت.

ترکیه و اسرائیل در راستای دشمنی امریکا و ناتو با برنامه ریزی قبلی با سوءاستفاده در کشور آذربایجان، در پی قطع راههای ارتباطی-ترانزیتی ایران هستند، مثلا با الحاق استان زانگزور( یا سیونیک) به آذربایجان، راه ارتباطی ایران به روسیه و اروپا قطع خواهد شد.

مانور نظامی که در مناطق مرزی شمال غربی توسط ایران انجام می شود در پاسخ به تهدیدات و لفاظی های الهام علی اف و شیطنت های آنها در مسدود سازی گذرگاه های عبوری ایران و تحرکات و محک واکنش ایران به تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی و همچنین مانوری که اخیرا توسط آذربایجان و ترکیه و پاکستان در حاشیه دریای کاسپین انجام شد، بود.

البته نقش روسیه را در درگیر شدن ایران با ترکیه بعنوان رقیب دیرینه نباید نادیده انگاشت. منافع مواصلاتی کریدورهای مختلف و حمل و نقلی و مبحث انرژی و تجارت و دسترسی ایران به اروپا و دسترسی و تسلط ترکیه به منطقه و دریای کاسپین از جمله دلایل رقابت ژئواکونومیک محسوب می شود.

با توجه به این شرایط به نظر نمی آید ج.ا ایران نیازی به ورود به درگیری یا در تله آذربایجان افتادن داشته باشد، اگر شرایط خصومت وار بر علیه ایران ادامه یابد و موجب تنگناهای ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک شود، شاید به یکباره ایران از ابزارهای دیگری که در اختیار دارد و موثر تر از درگیری نظامی مستقیم هم هستند استفاده کند یا اینکه حتی کار به جایی برسد که به ارمنستان تسلیحات مورد نیاز را بدهد تا دوباره قره باغ را از آذربایجان بگیرد و اینبار دیگر هیچ کس در ج.ا ایران از آذربایجان حمایت نخواهد کرد و البته همگان باید بدانند ملاحضات و صبر راهبردی ج.ا ایران حدی دارد!

دکتر صابر صلاح کار – تحلیلگر مسائل سیاسی و ژئوپلیتیک

منبع: خط آفتاب

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

شعاع مشرق | پایگاه خبری تحلیلی