پیرو سفر ریاست جمهوری به گیلان دو خبر در سطح رسانه ها انعکاس وسیعی پیدا کرد.
اولین خبر، آزاد سازی سواحل دریا بود که در رسانههای رسمی ودر راس آن صدا و سیما مثل کپسول ۶ ساعته در شبانه روز در کانالهای مختلف انعکاس داده می شود و هر روز چندین نوبت شاهد اخبار آزادسازی سواحل هستیم.
مسئله دوم، خبر و فیلم سوال ناهارخوردی؟ رئیس جمهور از یکی از کارکنان سایت ثبت مشکلات مردمی بود که در سطح دنیای مجازی و رسانه های خارجی انعکاس زیادی یافته است و به سرعت دست به دست میشود و کلیپ های زیادی با صداسازی روی شخصیت های مختلف از این سوال تولید و پخش کرده اند.
در فرهنگها و کشورهای مختلف در برخورد اولیه بین دوستان و آشنایان بعد از سلام چند جملهی معروف رد و بدل میشود، در بسیاری از کشورها در قالب جملاتی مثل چطوری؟ خوبی؟ حال شما خوب است؟ صحبت بین دو یا چند نفر ادامه پیدا می کند. یا با گفتن سلام و چند جمله ی بالا از هم خداحافظی میکنند.
در بعضی از کشورها مثل چین و چند کشور آسیای شرقی بعد از سلام از همدیگر میپرسند، غذا خوردی؟
مسئله مهم در این کشورها غذا خوردن افراد است.
در کشور ما و خیلی از کشورها حال افراد و یا حال خوب است که مهم است، که در اولین برخورد بین دو نفر از هم پر سیده می شود.
به نظر میرسد با توجه به گرانی افسار گسیخته در کشور ما از قیمت چند برابری مسکن و ماشین و پوشاک و لوازم منزل گرفته تا اقلام خوراکی و در صدر آنها قیمت گوشت، مرغ، برنج و شکر باعث شده است که بسیاری از این ها از سفره ایرانی ها کم کم خداحافظی کنند. از مدتها پیش گوشت قرمز از سفره قشر فقیر جامعه حذف شده بود، حالا برنج و احتمالا تا دو ماه دیگر مرغ نیز از سفره قشر فقیر و متوسط خداحافظی می کند. با توجه به اینکه طبقه متوسط با سرعت در حال جذب توسط طبقه فقیر جامعه است، کم کم می رویم فقط دو طبقه فقیر و مرفه در جامعه داشته باشیم.
در دهه هشتاد یک جمله از مرحوم عسکر اولادی مسئول کمیته امداد وقت کشور با ابن مضمون شنیده بودم که برایم جالب بود. می گفت من آرزو می کنم روزی بتوانم همه مردم ایران را تحت پوشش کمیته امداد ببرم ولی بودجه و توان آن را ندارم.
فکر می کنم کم کم داریم به آرزوی آن مرحوم نزدیک می شویم. وقتی در کشور تفاوت حداقل حقوق و دستمزد که همان حقوق قانونی یک کارگر است با مدیر بالادستی اش ۱۰ برابر باشد، یعنی مسابقه گذاشتیم برای دو قطبی کردن جامعه.
به نظر میرسد ضمیر ناخودآگاه رئیسجمهور به خوبی حذف سریع طبقه متوسط را پیشبینی کرده است و سوال درستی پرسیده است.
به نظر می آید، از این به بعد در کشور بعد از سلام و علیک دو نوع جمله داریم که رد و بدل می شود! جملهای که میپرسند غذا خوردی؟ و جمله ای که می پرسند حالت چطوره، خوبی؟
اساس فرهنگ غذایی ما دو کشور نیز از دوهزار سال گذشته، بر دو مبنای مختلف صورت گرفته است. فرهنگ غذای چینی بر اساس حفظ بقای انسان بود. برای اینکه چینی ها به علت داشتن جمعیت زیاد و منابع غذایی محدود همه چیزخوار بودند، از سوسک و قورباغه و خفاش گرفته تا پوست گاو، کرم ابریشم و بال کوسه! برای اینکه زنده بمانند! هر موجود دو پا، غیر از انسان وهر موجود چهارپا غیراز میز و صندلی و هر چیزی که پرواز میکند غیر از هواپیما را می خورند!
ولی فرهنگ غذایی ما مبتنی بر سلامت و تنوع بوده است و غذاهای طبع گرم، طبع سرد، طب معتدل داریم ، و همیشه چه چیزی و چطور بخوریم که حالمان بهتر شود مهم بوده است.
به نظر می آید بعد از قرار گرفتن در مقابل تهاجم فرهنگی غرب این بار تحت تهاجم فرهنگی شرق هم قرار گرفتیم!
تازه داربم متوجه میشویم که اقتصاد خیلی مهم است و تا اقتصاد قدرتمندی نداشته باشیم کماکان همه چیز ما تحت تهاجم و تأثیر فرهنگ شرق و غرب قرار میگیرد.
این تهاجم نرم به ظاهر به وسیله ۳۰۰ کانال تلویزیونی از مدتها پیش شروع شده است ولی در باطن لایه های دیگری نیز دارد و در جنبههای مختلفی مثل خانواده، جامعه، بهداشت، صنعت، کشاورزی، اقتصاد، فرهنگ وحتی سلام علیک تاثیر خود را میگذارد. با این روند چند سال طول میکشد که بیشتر مردم ایران بعد از سلام از همدیگر بپرسند غذا خوردی؟!