نمایش آواز ستاره ها در سالن نارون رشت تا ۳ تیر اجرا خواهد داشت ،نمایشی که نگاه واقع گرایانه به زندگی روزمره جوانان ، خانواده ها و آسیب های اجتماعی دارد.داستانی ساده و همه فهم با بازی هایی که دقیقا مناسب سالن های کارگاهی (black box) می باشد ، فهم تازه ای از نمایش توسط نسل جوان در پیوند با تجارب نسل های ماقبل ، معجونی دلچسب ساخته که می تواند تماشاگر را بیش از یک ساعت هم درگیر وهم سرگرم کند.نسلی قدم به عرصه تاتر نهادند که می خواهند از پل تاتر بگذرند تا به دوربین برسند برای همین است که از هرگونه بازی های غلو شده و به اصطلاح تاتری پرهیز می کنند.نا گفته نماند که سالن های کارگاهی این امکان را به گروه اجرا کننده و تماشاگر می دهد تا بتوانند واقعی ترین عکس العمل های یکدیگررا از نزدیک با هم به اشتراک بگذارند.فضای مجازی و استفاده از امکانات آن که از ملزومات زندگی امروز به ویژه برای جوانان است در این نمایش خیلی باور پذیر استفاده شد .
مهدی مدد کار، که من بعد از چند دهه مجددا شاهد بازی او روی صحنه تاتربودم گرم و پر انرژی و اتفاقا در کنار جوانان تلفیق مناسبی را شکل می داد. بازیگری که عاشق تاتر بوده و هست و هرگز برای رسیدن به بازی در برابر دوربین از جوانی تاکنون تلاشی نکرد و برنامه ای نداش ، بازیگری از نسل عاشقان تاتر ، از نسل کسانی که فکر می کردند تاتر وظیفه ی روشنگری اجتماعی دارد و اتفاقا در این مسیر بسیار موثر بودند.او هم کاملا متفاوت ظاهر شد وجنس بازی امروزی را ارایه داد.
چیزی که شاید می توانست بهتر باشد اما با این امکانات و حمایت ها و اوضاع اقتصادی نباید انتظار مضاعف داشت ، فقری بود که در امکانات صحنه و طراحی صحنه به وضوح دیده می شد ، اگرچه کارگردان سعی کرد در این بخش خیلی جمع و جور و استیلیزه کار کند اما تا حد قابل توجهی به بافت کلی اجرا آسیب می رساند اما باید منصفانه گفت که اجتناب ناپذیر بود.
چیزی که بیش از همه توجه ام را جلب کرد حضور نسل جوانی بود که آمدند پای کار تاتر و ایستادند و اگر استمرار در همین سالن های خصوصی برقرار باشد و بخش دولتی کمتر دخالت کند و البته بخش خصوصی برای کیفیت بهتر کار به عنوان حمایت کننده یا اسپانسر حضور پیدا کند می شود امیدوار بود که سال های آینده جریان موثر و مستمر و سالمی از تاتر در رشت ایجاد خواهد شد. رشت شهری که شایسته بوده و هست و اولین شهریست که تاتر به صورت حرفه ای و جدی داشت و حالا این جوانان قصد کردند که جایگاه رشت را در تاتر ایران دوباره پس بگیرند.
این نوع از موضوعات با داستان های ساده اجتماعی و روان شناختی و شخصیت هایی که شرایط اجتماعی بی آنکه خودشان در آن نقش داشته باشند سرنوشت آنان را رقم می زند ابتدا در دهه ۲۰ میلادی در آمریکا مطرح شد و تا دهه ها ادامه داشت منتها چون نگاه ما در ایران به روان شناسی و گره ها و عقده های انسانی متفاوت با جوامع دیگر است لذا شخصیت ها از عمق و پیچیدگی کمتری برخوردارند اما نکته قابل تامل این است که این نسل دیگر نمی خواهد جهان آرمانی را روی صحنه تاتر با شعارها و هیجانات مطرح کند و اصلا در پی ارایه بیانیه و خطابه نیست تنها می خواهد خودش و دغدغه های ذهنی و خطاهای خودش را با تماشاگر به اشتراک بگذارد همانند نویسندگانی چون تنسی ویلیامز ، آرتور میلر، ادوارد آلبی . گویا ما امروز داریم گذشته دور دنیا را تجربه می کنیم گذشته ای که جامعه هر روز بزرگتر و پیچیده تر می شد و زندگی برای طبقه متوسط شهری بسیار سخت می شد و بی پناهی انسان و به ویژه جوانان هرروز افزایش می یافت تا آنکه از اواسط دهه شصت و تا دهه هفتاد میلادی جنبش های برابری خواهانه و اعتراضی با محوریت زنان به ویژه از زبان تاتر و موسیقی شکل گرفت.امروز شاید نماینده آن نوع از موسیقی تتلو باشد که طرفداران جوان بسیاری دارد که اتفاقا در این نمایش هم خیلی کوتاه از تتلو یادی شد.


