شرکتهایی که برای اولین بار محصولی را طراحی و خلق می کنند هزینههای بالایی را برای طراحی و اشتباهات صرف می کنند اما شرکت های دنبالهرو از تجربههای آنها درس گرفته و در نتیجه هزینههای کمتری را متحمل شود حالا اگر این محصولات به صورت انبوه تولید شوند علاوه بر صرفهجویی در هزینههای تحقیق و توسعه، سرمایه ثابت و تمامی هزینه های خط تولید، طراحی، بخش های ستادی به طرز فوقالعادهای کاهش مییابد.
دنبالهروی فواید زیادی دارد. معمولا این شرکت پیشروست که بار سنگین مصارفات مربوط به عرضه محصولات جدید، گسترش دادن سیستم توزیع و آموزش بازار را برعهده دارد و شرکت دنبالهرو بانسخهبرداری از محصولات و برنامه های شرکت پیشرو (معمولا با سرمایه گذاری کمتر) اقدام به اصلاح و بهبود محصولات خود مینماید. در این حالت با اینکه شرکت های دنبالهرو از ارائه محصولات جدید محروم هستند اما سود زیادی به دلیل کاهش هزینههای مذکور خواهند برد مخصوصا اگر بازار بزرگی مانند یک کشور را در اختیار داشته باشند.
شرکتهای دنبالهرو معمولا محصول جدیدی به بازار عرضه نمیکنند و نوآوری ندارند. آنها میلیاردها تومان صرف تولید و عرضه محصولات جدید و بجای مصرف کردن مبالغ بسیارسنگین برای تحقیق وتوسعه یا بازاریابی و حتی آشنا ساختن مشتریان با محصولات جدید، آنها را به شرکت های دیگر واگذار می کنند. برای مثال پروکتراند گمبلدر ۱۹۹۰ یک نوع گرد شوینده به بازارعرضه کرد. یک سال بعد شرکت دیال که دنبالروی آن شرکت بود نمونهای جدید به نام ”پیورکس” به بازار عرضه کرد که قیمت آن به بیش از یک سوم تاید، محصول پروکتر اند گمبل نمیرسید.
شرکتهای خودروسازی در ایران نمونههای خوبی از شرکتهای دنبالهرو هستند اگرچه در برخی از موارد توانستهاند با اندکی تغییر در بدنه خودروها محصولات جدیدی را ارائه دهند اما با حسابی سرانگشتی و تعداد خودروهای پژو، پراید، تیبا و … در کشور بخوبی دنبالهرو بودن آنها ملموس و مشخص است.
کمتر شرکت مطرحی در دنیا یک مدل خودرو را برای سال های متمادی تولید میکند و به دلیل محیط رقابتی خیلی زود مدلهای جدید جایگزین مدلهای قدیمی می شوند اما در ایران به دلیل بازار غیر رقابتی سالهای سال خودروهایی مانند پراید و پیکان در تیراژ بالا تولید شدهاند اما با افزایش تولید به جای کاهش هزینه، با افزایش قیمت ها مواجه بوده ایم.
اوج این افزایش قیمت را همگان در سالیان گذشته بخوبی لمس کردند.
خودروسازان ایرانی به دلیل بازار غیر رقابتی همواره رفتارهای عجیبی از خود نشان دادهاند. گرانی خودرو با افزایش نرخ دلار و عدم کاهش قیمت خودرو با کاهش قیمت دلار (عدم وابستگی بهای تمام شده خودرو با نرخ دلار بنا به ادعای شرکتهای خودروساز)
باید گفت شرکتهای زیانده خودروساز به دلیل ریختوپاشهای سیاسی دنبالهروهایی هستند که با وجود حمایتهای دولتی قادر به کاهش و مدیریت هزینه نیستند و در بزنگاهها به جای مدیریت هزینه با کاهش تولید، قیمت خودروها را افزایش دادهاند.
همانطور که اکثر اقتصاددانان معتقدند خودروسازان چه کمی و چه کیفی نتوانستند اعتماد بازار را جلب کنند. بنابراین با در نظر گرفتن حق عموم مردم برای استفاده از وسایل نقلیه استاندارد، واردات خودرو با عوارض حداقلی تنها انتظاری است که از دولتمردان میرود.