شما اینجا هستید
اخبار اصلی » «کاسپی» به جای خزر

آیا می‌دانید گستره آبی که چندی است در ایران بیش از هر نام دیگری به «دریای خزر» خوانده می‌شود، ریشه و منشا وجه تسمیه خود را از کدام قوم و در چه زمان وام گرفته است؟

آیا خزر نیز چون خلیج فارس که نام خود را یک هزاره پیش از میلاد مسیح از قوم ایرانی «پارس» برگرفته و یا اسامی بسیاری از شهرها و مناطق دیگر ایران زمین که نام آنها به تاریخ و فرهنگ ایران باز می‌گردد، نامی ایرانی است؟

در پاسخ به پرسش‌هایی از این دست باید گفت پاسخ کاملا منفی است! خزر نام قومی ترک نژاد و یهودی مذهب است که قوم بی تمدن و وحشی و خونخواری بودند که شیوه زندگی خود را با غارت و چپاول دیگران بنا کرده بودند و در فاصله زمانی که به نسبت فراخنای تاریخ گیلان و ایران اندک است موفق شدند حکومتی مقتدر در نواحی شمال غربی این دریا پدید آورند و بنا به مصالح سیاسی موفق شدند نام خود را بعد از میان رفتن حکومتشان و ترک این نواحی بدین دریا دهند. نامی که امروزه از روی اشتباه نه تنها به شهرک‌ها، هتل‌ها، خیابانها و فروشگاه‌های فراوانی در اقصی نقاط سرزمین‌مان اطلاق می‌شود بلکه متاسفانه در محافل رسمی، علمی و آکادمیک و کتابها و نقشه‌های جغرافیایی رسمی ایران نیز پذیرفته شده است.

خزرها که بودند؟ باید در نظر داشت که دشت‌های وسیع و صحراهای بی‌پایان مناطق شمالی آسیای مرکزی جایی که امروز برخی کشورهای تازه استقلال یافته از شوروی سابق قرار گرفته اند، از دیرباز سکونت گاه اقوام و قبایل ترک نژادی بوده که به صورت بدوی و نیمه بدوی در آن زندگی می‌کردند. آنان که تعلق به نژاد زرد داشتند شیوه زندگی خود را بر اقتصاد غارت و چپاول استوار ساخته و با ساختار ایلی و کوچ‌نشینی از راه تاخت و تاز و یورش به آبادیها و شهرهای معمورچین و ماوراء النهر گذران امور می‌کردند. در حدود سده نخست میلادی حکومت چین که از هجوم‌های بی‌امان این قبایل به ستوه آمده بود با قدرت هر چه تمام‌تر آنان را دسته، دسته به سمت غرب راند و این سرآغاز مهاجرتهای وسیع این قبایل به سمت نواحی غربی شد و موجب تحولات بس شگرف و عظیمی در ساختار سیاسی و اقتصادی سرزمین‌های ماوراء النهر، ایران، شمال دریای کاسپی و نواحی اروپا گردید. دامنه این مهاجرتها حدود دوازده قرن به طول انجامید تا سرانجام در سده سیزدهم با گردباد ویران کننده مغول که می‌توان آن را آخرین سیل این جابجایی‌ها دانست فرونشست.

در جریان این مهاجرتها اقوام هون، آلان، آوار، بلغار، مجار، باشقرد، برتاس، سبیر، اوبغور،ساراغور، انوغور، اوتیغور، کوتریغور، تارنیاک، کوتراغاز، خبر، زانبدر، نچیگ، غز، کومن، قبچاق و بسیاری قبایل دیگر بیابانهای آسیای مرکزی را به مقصد غرب ترک گفتند و مدتها شاهنشاهی عظیم ساسانی را به خود مشغول ساخته و دستاویزی برای جنگ‌های ایرانیان و تورانیان(همین قبایل) در شاهنامه حماسه‌سرای بزرگ توس، فردوسی شدند. فشار این مهاجرتها تا به اندازه‌ای بود که نه تنها موفق شدند مناطق با اهمیت ماوراء النهر را برای همیشه از کف آریایی‌ها به در آورند بلکه در دوران اسلامی امپراتوریهای مقتدر سلجوقی، خوارزمشاهی و ایلخانان را در ایران پی افکنند. در نواحی شمالی دریای کاسپی حکومت مقتدر خزرها را پدید آورند و دست آخر با بنیان امپراتوری مقتدر عثمانی مدتی طولانی شرق و غرب جهان را دستخوش تهدیدات سلطه جویانه خود کردند. از سوی دیگر چنان اروپای شرقی را در تصرف خویش درآوردند که هنوز بلغارها، مجارها و….. از آنان به یادگار مانده اند. هنگامی که هون‌ها همراه با سردار مشهور خود «آتیلا» در غالب یکی از همین مهاجرتها در تعدادی بسیار زیاد راهی غرب شدند و تمام خاک اروپا را به توبره کشیدند تا جایی که هنوز نام آتیلا با قتل و غارت و نابودی پیوند خورده است، خزرها یکی از قبیله‌های فراوانی بودند که در اردوی آتیلا قرار داشتند.

به احتمال نزدیک به یقین واژه خزر از ریشه‌ ترکی «گز» به معنای «گردیدن» آمده که معنای ساده آن «صحرا گرد» است. از جریان ویرانی ای که هون‌ها در مسیر خود بر جای گذاشتند، خزرها نهایت استفاده را کرده و در منطقه شمال غربی دریای کاسپی، به طور دقیق در شمال کوههای قفقاز سکونت گزیدند. خزرها در ابتدا در زیر سلطه هون‌ها، سپس امپراتوری ترک باختری بودند، آنان مقارن با ظهور اسلام در سده هفتم میلادی موفق به تاسیس حکومتی شدند که چهارصد سال بلامنازع و با قدرت فراوان به حیات خود ادامه دادند. خزرها در اوج قدرت خود موفق شدند از کرانه دریای کاسپی تا دریای سیاه را در اختیار خود درآورند. آنان در مقتدرترین دوران خود موفق شدند سپاه ظفرمند اسلام را که ساسانیان را از صفحه روزگار برچیده و امپراتوری بیزانس(روم شرقی) را به زانو در آورده بود دچار شکست و هزیمت جدی کنند.

خزرها در نبرد «اردبیل» به سال۷۳۰ میلادی طعم اولین شکست دنیای اسلام را به مسلمانان چشانیدند. تلاشهای بعدی اعراب را نیز برای فتح قلمرو خزران ناکام گذاشتند تا سرانجام دستگاه خلافت اسلامی حکومت خزرها را به رسمیت شناخت و به همسایگی با آنان تن در داد. محققان غربی بر این باورند که اگر خزرها در شرق و «شارل مارتل» در غرب مقابل سپاه اسلام به چیرگی دست نمی‌یافتند اروپای مسیحی به دست اعراب به اسلام می‌گرایید.

خزران به چه ترتیب به یهودیت گرویدند. زمانی که خاقان خزر به اوج قدرت خود رسیده بود، خلیفه عباسی رهبر جهان وسیع اسلام و امپراتور بیزانس سکان‌دار دنیای مسیحیت به شمار می‌رفت. خزرها اینک دگر آن قوم بیابان گرد بدوی نبودند بلکه یک جا نشینان با تمدنی محسوب می‌شدند که در اثر برخوردهای فرهنگی و زندگی شهرنشینی به تجارت، کشاورزی، ماهیگیری و صنعت می‌پرداختند. طبیعی بود که حکومتگران زیرک خزری به دنبال مقامی باشند که سیادت سیاسی و رهبری معنوی را توامان داشته باشند. از سوی دیگر آنان که هنوز بر دین آبا و اجدادی خود چون «شمنیزم» که بر پایه باورها و آیین‌های خرافی قرار داشت پایبند بودند، در برخورد با ادیان مترقی اسلام و مسیحیت در پذیرش یکی از این دو در فشار و مضیقه افتاده بودند. به ویژه اینکه نمایندگان خلیفه و امپراتور هر یک در جلب نظر این همسایگان قدرتمند به سوی دین خویش بر دیگری پیشی می‌جستند. در چنین شرایطی بود که سیاستمداران خزری به منظور حفظ استقلال خویش در مقابل بغداد و قسطنطنیه به یهودیت گرویدند. آنان که به سبب تجارت پوست با بازرگانان یهودی ارتباط یافته بودند با مذهب یهود آشنایی کامل داشتند، گرچه یهودی‌گرایی خزرها می‌بایست امری تدریجی و بنا به ملاحظات سیاسی بوده باشد اما احتمالاً از حدود۷۴۰ میلادی در زمان خاقانی به نام «بولان» مذهب یهود در قلمروی خزرها رسمی می‌شود.

پایان امپراتوری خزر بر آمدن قدرت جدید، شاهزاده‌نشین‌های روسی در واقع نقطه پایانی خزرها به شمار می‌رود و این حکایت همیشگی تاریخ بشریت بوده است که هر طلوعی را غروبی در انتظار است. نخستین شکست از روسها در سال ۹۶۵٫م اتفاق افتاد سپس در سلسله نبردهایی که میان روسها و خزرها به وقوع پیوست، ظاهراً حمله مشترک بیزانس و روس به سال ۱۰۱۶ ه.ق ضربت کاری و سختی به خزرها وارد آورده است. حملات روس‌ها کماکان ادامه یافت. و این دلیل عمده‌ای بر انحطاط و افول خزرها بود. پس از این شکست‌ها خزرها مجبور به ترک مناطق شمال غربی دریای کاسپی شدند و این نواحی را به سمت شرق اروپا برای همیشه ترک کردند. آنان اندک اندک سعی در ایجاد تغییر شکل خود از یک جامعه ترک نژاد به ماهیتی کاملاً یهود مسلک داشتند. طی سده‌های سیزدهم تا پانزدهم که یهودی‌های اروپای غربی که نسب به اسباط دوازده گانه یهودی می بردند دستخوش آزار، شکنجه، تبعید و مرگ شدند. در چنین شرایطی بود که تقریباً بخش وسیعی از یهودیان اروپای غربی به دست پادشاهان آن سامان از میان رفتند که خود داستان مفصل دیگری است. آنچه بسیار با اهمیت و در پایان باید گفت اینکه تقریباً نه دهم یهودیان اروپا و امریکا ار تبار خزرهای ترک هستند و ربطی به اسباط دوازده گانه بنی اسرائیل و قوم بومی و فلسطین ندارند و تصادفاً همین دسته از یهودیانند که با زمینه سازیهای تبلیغات صهیونیستی به ویژه پس از جنگ جهانی دوم از اروپا به فلسطین رفته و اسرائیل را به وجود آورده‌اند. تصور بر این است که نام باستانی دریای کاسپی (کاسپین) برای نامگذاری گستره آبی که بیش از پانصد کیلومتر آن در کناره‌های ایران قرار دارد و تا بیش از عقد قراردادهای ترکمنچای و گلستان این مساحت بسیار بیشتر بوده است مناسب برای نامگذاری این دریا باشد.

* (با اندکی تغییر)

امیر هوشنگ انوری/ شمال ما

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

شعاع مشرق | پایگاه خبری تحلیلی