وقت اعتمادسازی از بالا و جلب حمایت از مردم است.
مردی سحرگاه بیدار شد تا برای عبادت راهی مسجد شود. خواست پوستین به تن کند که دید سگی با موهای خیس بر پوستین خوابیده است و ناگزیر بیپوستین خواست که خروج کند. هوا بسیار سرد بود و بازگشت، با عصا به سگ زد و سگ از روی پوستین برخاست. نماز و عبادت با پوستین نجسشده با موی خیس سگ امکان نداشت. اما در آن تاریکی پیش خود گفت «انشاءالله گربه بود.»
مردم میپرسند «بعد از خروج آمریکا از برجام چه میشود؟»، نگراناند و سؤال مهم برای مدیران و حاکمیت این است که «چگونه باید با این نگرانی مردم مواجه شد؟» اولین نوع واکنشهای بسیاری از مقامات و مسئولین در یک ضربالمثل فارسی خلاصه میشود: «انشاءالله گربه بود» آخر خوشبینی، انگار نه انگار اتفاقی افتاده است؛ فقط یک بانگ بلند است «آسوده بخوابید که ما بیداریم.»
این شیوه مواجهه با مسأله خروج آمریکا از برجام نادرست است. فرق است میان دعوت به آرامش و القای خوشبینی، آن هم در جامعهای که پر از بیاعتمادی است. کادر پروازی هر هواپیمای مسافربری علیرغم آن همه دقت در صنعت هوایی و اطمینان از سلامت هواپیما و رعایت استانداردهای پرواز، به هنگام آغاز پرواز به مسافران چندین توصیه ایمنی ارائه میکنند و از ایشان میخواهند در طول پرواز کمربندهای ایمنی خود را بسته نگه دارند. مهماندار برای مسافران سفری لذتبخش آرزو میکند اما هرگز نشنیدهاید مهماندار بگوید «مسافران عزیز هر کاری دوست داشتید انجام دهید، خیالتان راحت، ما هستیم.»
ترامپ با خروج از برجام به اعتبار آمریکا ضربه زده، عهدشکنی آمریکا آشکار شده، شکاف میان اروپا و آمریکا پدید آمده، شکاف در داخل آمریکا هم ایجاد و درستی مواضع ایران در جهان معلوم شده، اما هیچ کدام اینها همه تهدیداتی را که علیه کشور وجود دارد رفع نمیکند. آمریکای بیاعتبارشده، هنوز قدرت اول نظامی، اقتصادی و سیاسی جهان است.
اتحاد قابل ملاحظهای در درون کشور ایجادشده و نخبگان بسیاری آمادهاند تا با سیاستهای اصولی کشور همگام شوند. مسأله ایران در میان است. من پیشتر نوشتهام که بخش عمده مشکلات ما ناشی از شرایط داخلی است و باید در فرایند «سیاسی/سیاستی» داخلی آنها را حل کرد. مسأله نظام بانکداری، حقوق شهروندی، اصلاحات قضایی، محیطزیست، منابع آب، نظام آموزش و عملکرد دانشگاهها، صندوقهای بازنشستگی، فساد، نظام انتخابات و بسیاری مسائل که چهار دهه است روی دست ما ماندهاند، بسیار بیشتر از آنکه تحت تأثیر تحریمها باشند یا آمریکا نقشی در خلق آنها داشته باشد، محصول بدکرداری، بدتصمیمی، بدمصرفی، بدسلیقگی، بداخلاقی، بدفهمی و بدارتباطگیری ماست.
وقت آن است که با مردم طرح مسأله شود. مسألهها در اتاقهای دربسته، بر بستر جامعهای که سراسر سوءظن به تصمیمساز و تصمیمگیر است، حل نمیشوند. مردم را به آرامش فرابخوانید اما نگویید «آسوده بخوابید و آب ته دلتان تکان نخورد، ما هستیم.» بگویید «ما هستیم، برای آنکه با شما به تدریج درباره ابعاد مسائلی که داریم، ظرفیتهایی که موجود است، اشتباهاتی که همه با هم (از جمله مردم) مرتکب شدهایم، حرف بزنیم؛ و درباره راهحلها به توافق برسیم.»
خروج ترامپ از برجام، اتحاد آمریکا، اسرائیل و عربستان، بر بستر جامعهای پرمشکل، گردنهای نیست که بدون مردم به سلامت از آن عبور کنیم؛ و مردم به شرط دانستن، به حساب آمدن، به بازی گرفتهشدن، احساس تأثیرگذاری و برداشتن گامهای تدریجی به سمت اعتمادسازی، همراهی خواهند کرد.
تهدیدهای خروج آمریکا از برجام را میتوان در کنار نخبگانی با همه سلائق و ایدهها، با آزاد گذاشتن فضا برای سخن گفتن درباره مشکلات و با اعتمادسازی گام به گام، به فرصتهایی بدل کرد. وقت سخن گفتن به صراحت است، درباره آنچه بر ما گذشت؛ و آنچه در پیش است. وقت آن است که بگوییم آرام باشید اما کمربندها را در طول پرواز باید بسته نگه دارید. وقت اعتمادسازی از بالا و جلب حمایت از مردم است. همه نخبگان را فرابخوانید، حرفهای تند و آرامشان را، حتی اگر ناصحیح و از سر بیاطلاعی میدانید، گوش کنید. بگذارید همه اصلاحات ضروری، همه اصلاحات نهادی، در گفتوگوی صریح میان مردم، نخبگان، بوروکراتها و همه ارکان سیاست آشکار شوند. اطمینان دارم برای بخشی از آنها اصلا ً نیندیشیدهایم و راهکاری نداریم اما راهحلها بعد از طرح مسألهها خلق میشوند.
روزهایی دشوارتر از گذشته در پیش است، صریح باشیم، امیدوار اما نه خوشخیال. مردم را به امیدواری، سختکوشی و استقامت فرابخوانید آنگاه که فرصت فراهم شد تا به اندازه کافی سخنشان شنیده شود. باور کنیم «این سگ خیس، گربه نیس.»
یادداشت: محمد فاضلی
شعاع مشرق: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.