خبر پخش برنامه «اعجوبهها» با حضور کودکان، نوید یک اتفاق تازه در تلویزیون و برنامهای هیجانانگیز با اتفاقات غیرقابل پیشبینی که اقتضای حضور رده سنی ۳-۱۳ سال است، میداد، اما دو قسمت از آن روی آنتن رفته و به اندازهای که انتظار داشتیم، جذاب نبوده است.
البته که حضور کودکان و پرداختن به تواناییهای آنها به خودی خود اتفاق خوبی است ولی برنامه ضعفهایی دارد که باعث شده «اعجوبهها» سروصدایی به پا نکند.
مهران غفوریان به عنوان مجری، هم نقاط قوت دارد و هم نقاط ضعف. او شخصیت شوخطبعی دارد و استفاده از این وجه شخصیتش چه در ارتباط با شرکتکنندگان و چه در ارتباط با تماشاگران، باعث شده مخاطب شاهد لحظات بامزهای در برنامه باشد. غفوریان در ارتباط برقرار کردن با کودکان هم موفق است و گفتوگوی خوبی میان آنها شکل میگیرد، اما از طرفی او تجربه اجرا ندارد و در این زمینه لنگ میزند. مثلاً سوالاتی را که از کودکان میکند، به ذهن نسپرده و از روی تختهشاسی که در دست دارد میخواند یا فن بیان خوب را که لازمه یک مجری است، ندارد.
مهارتهای غیرقابل نمایش در استودیو
اگر «اعجوبهها» محدود به تواناییها و استعدادهایی میشد که قابلیت اجرا در استودیوی برنامه را داشتند و مخاطبان شاهد اجراهای صحنهای شرکتکنندگان بودند، مسابقه میتوانست جذابتر از چیزی که میبینیم شود. طبیعتاً کودکی که در زمینه فوتبال یا کوهنوردی مهارت خاصی دارد، قابلیت زیادی برای نمایش مهارت خود در استودیو ندارد و این به هیجانی که «اعجوبهها» میتوانست داشته باشد لطمه زده و برنامه را بیشتر به یک برنامه گفتوگومحور تبدیل کرده است.
اگرچه که گفتوگوی بامزه و صادقانه با کودکان بخشی از همین جذابیت است، اما مسلماً همه چیز نیست. گفتوگو کافی نیست با توجه به آن چه در این دو قسمت دیدیم، بخش زیادی از برنامه به گفتوگوی مهران غفوریان با شرکتکنندگان درباره توانایی و استعدادشان میگذرد و جای خالی اجرای آنها کاملاً حس میشود. گفتیم مهارت بعضی از کودکان طوری است که امکان اجرا در استودیو ندارند و خب تکلیفشان مشخص است، اما در «اعجوبهها» حتی از کودکانی که میتوانند اجرای صحنهای داشته باشند، هم اجرای خاصی نمیبینیم. هرچند در قسمتی که یک شنبهشب پخش شد، بعد از پایان گفتوگو با کودک پارکورکار، بخشهایی از اجرای او را در عرض کمتر از یک دقیقه دیدیم اما از این که شرکتکنندگان برنامه خاصی برای چند دقیقه اجرا داشته باشند، خبری نیست.